یادداشت احمد غلامی؛
همه دولتهای بعد از انقلاب در تحقق اغلب وعدههای خود ناکام ماندهاند. خاصه وعدههایی که لازمه آن مواجهه با نهادهای رسمی دیگر بوده است. اگر یکی از ویژگیهای ساختار سیاسی ایران توازن قوا باشد، از ناکارآمدیهای آن «پراکندگی اقتدار» است. این پراکندگی اقتدار زمانی عیان میشود که دولتهای انقلاب درصدند دست به نوسازی بزنند. گویا پراکندگی اقتدار با نوسازی سیاسی سازگار نیست. رؤسای جمهور دولتهای انقلاب هریک به شیوهای تلاش کردهاند با روشهای یکسر متفاوت خود به این اقتدار دست پیدا کنند. اغراق نیست اگر بگوییم هر دولتی که روی کار آمده، سودای دگرگونی و نوسازی در سر داشته است؛ سودای دگرگونی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. نوسازی در چنین ساختاری، کنش هدفمندی است مبتنی بر تواناییهای فردی و ازاینرو رؤسای جمهور برای نوسازی و دگرگونی باید قدرت لازم را داشته باشند. اگر اینگونه نباشد آنان نمیتوانند مرجع دگرگونی باشند، مگر دگرگونیهای کوچک که تنها جنبه ترمیمی دارد.
کد خبر: ۱۷۱۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳